لطفا کمی به این سوالات فکر کنید:

چرا همیشه بهترین را برای آخر می گذاریم؟
چرا همیشه بهترین را برای آخر می گذاریم؟ | از شما دعوت میکنیم این مطلب را دنبال کنید.
لطفا کمی به این سوالات فکر کنید:
-چرا یک ژیمناست تحسینبرانگیزترین حرکتش را آخر از همه اجرا میکند؟
-چرا یک شعبدهباز خارقالعادهترین حقهاش را برای آخرین پرده نمایش میگذارد؟
-چرا اوج سمفونی آخرش است؟
-چرا کارهای سخت را اول انجام میدهیم را راحتتر ها را به آخر وقت موکول میکنیم؟
-چرا دسر را آخر غذا میخوریم؟
-چرا اوج فیلم آخر فیلم است نه اول آن؟
این لیست بسیار بلندبالا است ولی فکر میکنم منظورم را متوجه شده باشید. حقیقت اینست که من هنوز بطور یقین نمیدانم دلیل اینکار چیست ولی دارم در مورد پدیدهای روانشناختی فکر میکنم که خیلی به این قضیه میخورد. پدیدهای که به آن “سوگیری قله- پایان” گفته میشود.
اجازه دهید با یک سوال این مفهوم را برایتان شرح دهم؛ وقتی به رویدادهای گذشته زندگی فکر میکنید چگونه آنها را مورد قضاوت قرار میدهید؟ مثلا یکی از سفرهایی که پارسال رفتید را به ذهن بیاورید. آیا سفر خوبی بود یا به شما بد گذشت؟ چقدر؟ آیا اگر دوباره موقعیتش پیش بیاید دوباره به آن سفر خواهید رفت؟
این یعنی #قضاوت کردن درباره یک خاطره. بنظرتان ما چگونه در مورد یک رخداد یا خاطره قضاوت میکنیم؟ آیا بنظرتان ما برای قضاوت کردن درباره خوب یا بد بودن این سفر میانگینی از میزان لذت و شادیمان در تمام لحظات آن سفر میگیرم و پس از جمعبندی تصمیم میگیریم که این سفر خوب بوده یا بد؟ خیر اینطور نیست.
در حقیقت پژوهشگران پیبردهاند ما برای قضاوت و ارزشیابی درباره خاطرات گذشتهمان “لحظات کلیدی” را در نظر میگیریم و از عواطفمان در آن لحظات میانگین میگیریم. سه مورد از لحظات کلیدی در هر رویدادی “آغاز”، “نقطه اوج” و “پایان” آن رخداد است. ممکن است لحظات کلیدی بیشتر باشند ولی اساس کار همین است و ما بر اساس میانگین احساساتی که در آن لحظات داشتیم تصمیم میگریم که این رخداد خاطرهای خوب بوده یا نه. به این پدیدیه سوگیری قله-پایان گفته میشود.
مثلا فرض کنید سفر پارسال شما برای دیدن فلان آبشار معروف بوده باشد. لحظه راه افتادن از خانه نقطه آغازریا، رسیدن به آبشار نقطه اوج و لحظه ای که آن محل را به مقصد خانه ترک کردهاید نقطه پایان این خاطره است. اگر میانگین این سه لحظه خوب باشد شما آن رخداد را خاطرهای خوش میدانید حتی اگر بقیه سفر خیلی خوش نبوده باشد مثلا مسیر صعبالعبور رفت و برگشت و جای خواب نامناسب و … شما را حسابی آزرده باشد.
در نقطه مقابل لحظهای را بیاد بیاورید که برای اولین بار به قصد معشوقتان در یک میهمانی حاظر شدید. اما در هنگام ورود پایتان پیچ خورده، لحظه دیدن معشوق (نقطه اوج) او به شما بیمحلی کرده باشد یا به هر دلیل دیگری انتظار شما برآورده نشود و لحظه خروج هم به همین نحو. حتی اگر آن #میهمانی واقعا بینقص و پر از لحظات خوب بوده باشد، بعدها در ذهنتان با نام “میهمانی واقعا مزخرف” طبقهبندی خواهد شد و هربار یادآوری آن برایتان دردناک خواهد بود.
بد نیست بدانید سوگیری نقطه اوج بخشی از پژوهش جامع دانیل کانمن – برنده جایزه #نوبل- درباره سوگیریهای انسان است.
و اما نکتهای که ما با آن کار داریم اینست که؛ اگر نقاط کلیدی در یک رخداد روی هم بیفتند، بار عاطفی آن رخداد در حافظه ما چندین برابر خواهد شد. مسلما هیچکس نمیتواند زمان را خم کرده و شروع و پایان را روی هم بیندازد اما میتوان با روی هم انداختن نقطه اوج و پایان، عواطف ضمیمه شده با یادآوری خاطره باقیمانده از رویدادی را چندبرابر کرد یعنی اگر رخدادی نقطه اوج و پایان همزمان و خوبی داشته باشد در ذهن ما بسیار عالی و اگر نداشته باشد در ذهنمان بسیار بد ثبت خواهد شد.
کارگردانان فیلمها و شعبدهبازان با دانستن این نکته، نقطه اوج را در سکانس پایانی و بهترین چشمبندی را در آخرین پرده نمایش قرار میدهند. خود ما نیز ناخواسته بهترین بخش غذا (دسر) را برای آخر میگذاریم تا از این طریق خاطرهای خوش در ذهنمان ثبت کنیم.
شما نیز میتوانید از این سوگیری بنفع خود بهره ببرید یعنی چنانچه میخواستید یک میهمانی خاطرهانگیز ترتیب دهید سعی کنید نقطه اوج و لحظه آخر خاطره انگیزی بسازید، بقیهاش اهمیت چندانی ندارد!
استادیار علوم شناختی دانشگاه روچستر
منبع: PSYCHOLOGY TODAY
روان نویس
لطفاً این مطلب را به اشتراکگذاری بگذارید!
- برای چاپ کردن کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای به اشتراک گذاشتن در رددیت کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- Click to share on Skype (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاری روی WhatsApp کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاری روی Telegram کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاری روی تامبلر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- کلیک نمایید تا روی Pocket اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاشتن فیسبوک خود کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- کلیک کنید تا روی گوگل+ به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای به اشتراک گذاشتن روی لینکداین کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاری رو هم میهن کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاری رو فیسنما کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
- برای اشتراکگذاری رو کلوپ کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود)
جستجو در سایت
- دانلود طنز سیاسی دکتر سلام ۱۶۹
- دانلود سخنرانی حجه الإسلام معمار منتظرین – ...
- ترجمان – رنج تو نامی دارد
- باید به اربابان رایانهای جدید خوشامد بگوییم
- پرونده: مخدرها، از میدان جنگ تا پسکوچههای ...
- باشگاه اندیشه › وداع با تمامیتخواهی فرهنگی
- نسخۀ صوتی: حسرت برای گذشتهای که هرگز نبوده
- باشگاه اندیشه › منطقباورانی اسیرِ جادوی ...
- آیا رباتها آزادمان خواهند کرد؟
- مخترع «واقعیت مجازی» میگوید همین حالا ...
- دانلود طنز سیاسی دکتر سلام ۱۶۹
- در شاهنامه نیست / زشیر شتر خوردن و سوسمار، ...
- ظلم صداوسیما به فرهنگ و دیانت
- پژوهشهای ایرانی | یادداشتهای پراکنده سال ...
- کمبود ویتامین D موجب سقط جنین می شود
- چرا روانشناسان دیگر نمیتوانند بیماریهای ...
- نشانههای اسیدی شدن بدن و درمان آن
- مستند ناگفتههای تاریخ آمریکا – ۰۲
آخرین دیدگاهها
- محدثه در همه چیز در مورد عروسکهای سکسی لولیتا
- ناشناس در دانلود قسمت دوازدهم مستند خارج از دید
- فرزانه در دانلود سخنرانی حجه الإسلام معمار منتظرین – محرم ۹۷
- بینام در انجمن گپ و گفت خریداران کلیه
- مجتبی در انجمن گپ و گفت خریداران کلیه
دیدگاه ها (0)